Heating Pad

American: ˈhiːtɪŋˈpæd British: ˈhiːtɪŋpæd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

لحافچه‌ی برقی (برای گرم کردن جاهای دردناک و غیره‌ی بدن)، لایه‌ی گرمساز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heating pad

  1. noun flexible pad with heat
    Synonyms: hot pad, hot-water bottle

ارجاع به لغت heating pad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heating pad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heating pad

لغات نزدیک heating pad

پیشنهاد بهبود معانی